پیرو مقاله هفته قبل در باب اقسام ارزش در علوم مالی و اقتصادی، به چهار مفهوم دیگر درخصوص ارزش برخورد کردم که مایلم در این پست با شما در مورد آن صحبت کنم. ارزش اسمی، ارزش دفتری، ارزش جایگزینی و ارزش انحلال مفاهیم دیگری هستند که لازم است در خصوص آنها صحبت شود زیرا این مفاهیم در ادبیات ارزشگذاری حتما استفاده خواهد شد.
- ارزش اسمی[۱] درواقع قیمتی است که بر روی کاغذ برای یک دارایی مالی تعیین میشود. برای مثال در بحث سهام شرکتها بسیار با این جمله مواجه میشوید که ارزش اسمی هر ورقه سهام ۱۰۰۰ ریال تعیین شده است زیرا در ایران ارزش اسمی سهام معمولا همین میزان است.
مفهوم ارزش اسمی میتواند هم برای اوراق قرضه و هم برای سهام به کار رود که در زبان انگلیسی برای آنها دو کلمه متفاوت وجود دارد. par value اشاره به ارزش اسمـی اوراق قرضه دارد و face value به ارزش اسمـی سهام اشاره میکند.
رقم اسمی سهام، در هنگام تاسیس و انتشار سهام، برای هر ورقه سهم عادی، تعیین میشود و در اساسنامه نیز مندرج میشود. ارزش اسمی سهام همان سرمایه ثبتی شرکت تقسیم بر تعداد برگههای سهام است.
برگه سهام شرکت ممکن است با توجه به شرایط شرکت، بازار و غیره بالاتر یا پایینتر از ارزش اسمی به فروش برسد. اگر سهام با قیمتی کمتر از ارزش اسمی به فروش برسد، مصطلح آن است که بگویند سهام با کسر فروخته شده است که در بیشتر کشورها از جمله ایران ممنوع است و اگر سهام با قیمتی بالاتر از ارزش اسمی به فروش برسد؛ مصطلح آن است که بگویند سهام با صرف فروخته شده است.
چرا ارزش اسمی مهم است؟ این ارزش در صورتهای مالی شرکتها تاثیرگذار است و باتوجه به اهداف ترازنامه، هنگام انتشار سهم در نظر گرفته میشود. برای مثال شرکتی قصد افزایش سرمایه ۵۰۰ میلیونی دارد. میتواند ۵ میلیون سهم ۱۰۰ تومانی بعد از اخذ مجوز منتشر نماید. نکته آن است که معمولا شرکتی که سهام خود را به این قیمت بفروشد پیدا نمیشود و ارزش داراییهای شرکتها بیشتر از این است.
همین شرکت، این ۵ میلیون سهم را به قیمت هر سهم ۳۰۰ تومان میفروشد. یعنی چیزی حدود ۱۵۰۰ میلیون تومان سرمایه جمع میشود. حسابدار این شرکت وقتی میخواهد ثبتهای لازم در ارتباط با افزایش سرمایه را انجام دهد، ۵۰۰ میلیون تومان را بهعنوان سرمایه قانونی شرکت ثبت میکند و مابقی آن بهعنوان صرف سهام ثبت میشود. به اختلاف ارزش اسمی و قیمت فروش سهم صرف سهام[۲] گفته میشود.
در اقتصاد بهطور کلان هم از ارزش اسمی سخن گفته میشود اما این دو ارزش اسمی متفاوت از یکدیگرند. ارزش اسمی در سطح کلان اقتصادی در واقع ارزش پولی یک دارایی در حال حاضر است اما تاثیرات تورم در آن نادیده گرفته میشود به همین خاطر از ارزش واقعی صحبت به میان میآید که در پست قبل در رابطه با آن حرف زدیم.
در بحث ارزش اسمی اوراق قرضه ابتدا شاید سوال پیش آید که اوراق قرضه چیست؟ اوراق قرضه[۳]؛ اوراق بهادار است و به وسیله آن؛ صادرکننده به خریدار بدهکار میشود. در واقع اسنادی است که شرکت انتشاردهنده آن متعهد میشود؛ مبالغ مشخصی (بهره سالانه) را در زمانهایی معین به دارنده آن پرداخت کند و در زمان مشخص (سررسید) اصل مبلغ را باز پرداخت کند. اوراق قرضه به سه دسته کوتاه مدت (سررسید یک تا پنج سال)، میان مدت (سررسید پنج تا ده سال) و بلندمدت (سررسید بیش از ده سال ) تقسیم میشوند. ارزش اسمی اوراق قرضه در واقع مبلغ پولی است که اوراق قرضه در زمان سررسید ارزش دارد و مبلغ پولی که بر روی اوراق قرضه چاپ میشود.
- ارزش دفتری[۴] در واقع ارزش حسابداری در دفاتر شرکت و شامل جمع حقوق صاحبان سهام شرکت میشود و در دفاتر ثبت میگردد. ارزش دفتری از حاصل تقسیم حقوق صاحبان سهام به تعداد سهام شرکت به دست میآید. این ارزش سه استفاده اصلی دارد:
الف. ارزش کل داراییهای شرکت است که سهامداران بهصورت نظری در صورت منحل شدن شرکت دریافت میکنند.
ب. با مقایسه ارزش دفتری و ارزش بازار شرکت میتوان دریافت که آیا یک سهم کمتر از واقع قیمتگذاری شده یا بیشتر.
پ. در امور مالی شخصی، ارزش دفتـری یک سرمایهگذاری قیمتی است که برای سرمایهگذاری در اوراق بهادار پرداخت میشود. وقتی سهام به فروش میرسد و قیمت فروش کمتر از ارزش دفتـری باشد، دارایی یا اوراق بهادار با زیان فروخته شده است.
شاید بتوان گفت که مهمترین مزیت استفاده از ارزش دفتری آن است که هیچگونه استنباط شخصی در محاسبه آن دخیل نیست اما ایراد آن این است ارزش داراییهای نامشهود مانند مالکیت فکری را به خوبی نشان نمیدهد و این ایراد خود را در شرکتهای معاملاتی، خدماتی یا طراحی بیشتر نشان میدهد. درنتیجه با اینکه معیار مهمی است اما کافی نیست.
- ارزش جایگزینی بدین معنی است که چنانچه بخواهیم تمام داراییهای را بر اساس قیمت روز جایگزین کنیم، چه هزینهای احتیاج است. در واقع هزینه ایجاد و ساخت چیزی مشابه چقدر است. تقسیم این مبلغ بر تعداد سهام شرکت، ارزش جایگزینی هر سهم را نشان میدهد. با افزایش، افزایش ارزش جایگزینی نیز مشاهده میشود. این مفهوم بیشتر در ادبیات سرمایهگذاران بلند مدت و یا سهامداران عمده دیده میشود.
- ارزش انحلال به زبان ساده یعنی اگر شرکت منحل بشود هر سهم آن چه ارزشی دارد. در واقع فروش تمام داراییهای مشهود و نامشهود شرکت به ارزش روز از تمام بدهیها کسر گردد و در نهایت تقسیم بر تعداد سهام شرکت شود:
تعداد سهام/ (ارزش روز بدهیها – ارزش روز داراییها) = ارزش انحلال
چرا ارزش انحلال مهم میشود؟ از این جهت که اگر ارزش انحلال هر سهم از قیمت جاری آن سهم بالاتر باشد، این اطمینان برای سرمایهگذار حاصل میشود که نهایت دچار ضرر نخواهد شد و به تضمین و یا بیمه برای او کارکرد دارد اما به جهت طولانی بودن پروسه اداری، فروش اموال و تقسیم بین سهامداران و عدم امکان فعالیت و یا کسب سود در نهایت ضرر داشتن شرکتی در آستانه ورشکستگی؛ بسیار بیشتر از سود آن است.
محاسبه ارزش انحلال محاسبه پیچیدهای است. در این محاسبه پرزحمت، پیچیده و مشکل؛ هزینههاى انحلال و وضعیت مالیاتى برآورد و مواردى نظیر مطالبات وصول نشده و ضایعات موجودىها نیز مدنظر قرار میگیرد. خریدار سهام شرکتى که قرار است منحل شود، کل مبلغ قابل تحقق طى انحلال تدریجى را پرداخت نخواهد کرد زیرا ارزش زمانى پول و ریسکهای مربوط به آن نیز مهم است.در این ارزش داراییهای شرکت فروخته، سهم بستانکاران شرکت پرداخت و باقیمانده مبلغ نیز بین سهامداران تقسیم میشود. برخی معتقد هستند که ارزش انحلال؛ معیار حداقلی برای ارزش سهام شرکت است و ارزش سهام کمتر از آن نخواهد شد. همه داراییهای ملموس برای ارزیابی ارزش انحلال محاسبه میشوند. این داراییها شامل املاک و مستغلات، تجهیزات، موجودی اختراعات، حق تکثیر و هرگونه مالکیت معنوی و … میشود. درنتیجه ارزش انحلال، شامل مجموع ارزش تمام داراییهای ملموس شرکت است.
[۱]. Nominal Value
[۲]. share premium
[۳]. Bond
[۴]. Book Value