کسبوکار، مفاهیم و مسائل مرتبط به آن آنقدر وسیع است که اصلا نمیدانم از کجای آن برایتان شروع به گفتن کنم. اولین مواجهه من با این واژه به آن معنی که در ذهنم دارم؛ یک صبح تابستانی دقیقا وسط باشگاه ساختمان روز اول بود. سر میز صبحانه بحث از مقالات چاپ شده در مجله کسبوکار هاروارد بود. خوب خاطرم هست که به خاطر کشف جدیدم، چشمانم برق میزد و با ذهنی پر از سوال، تمام جسمم گوش شده بود.
واقعیت این است که من وارد دنیایی شده بودم که هیچ از آن نمیدانستم و با این ندانستن نه تنها مشکلی نداشتم بلکه به آن به چشم یک استخر پر عمق اما جذاب نگاه میکردم که دوست داشتم عمیقترین نقطه آن را فتح کنم. من حالا بهتر میدانم که چقدر همین یک کلمه ساده بخشهای مختلف دارد. به هر قسمت آن که نگاه میکنم نه تنها یک استخر پرعمق که اقیانوسی بیانتها میبینم که اگر هرروز هم دربارهاش بخوانم باز هم چیزهایی هست که نمیدانم.
سادهترین تعریف از کسبوکار شاید همین باشد که بگوییم فعالیت ساختن یا کسب درآمد از طریق تولید یا خرید و فروش محصولات (مانند کالاها و خدمات) است اما واقعیت آن است که در دل همین جمله بخشهای مختلفی وجود دارد که باید به آن توجه شود. شاخههای درون کسبوکار از نظر من میتواند مالی، مدیریت، حسابداری، حقوقی، بازاریابی، تحقیق و توسعه، فروش، منابع انسانی و امنیت باشد. جدای از این تقسیمبندی؛ کسبوکارها از منظر بستر ارتباط با مشتری میتوانند در سه دسته کاملا آنلاین، کاملا فیزیکی و ترکیب فیزیکی و آنلاین جای گیرند که خود این مساله میتواند پیچیدگیهای بیشتری به کسبوکار اضافه نماید.
بسیار فکر کردم که برای این بخش چه چیزی در نظر بگیرم و در نهایت تصمیم گرفتم از سه منبع برای این بخش کمک بگیرم. اولین منبع قرار است از بخش کیسهای واقعی مدرسه کسبوکار هاروارد از دل سناریوهای واقعی و مشکلات کاری ترجمه شود. دومین منبع از ترجمه مقالات جسته گریخته که در طی هفته با آن برخورد خواهم کرد و سومین منبع در نهایت مسائل و مواردی که در طی هفته ممکن است با آنها برخورد کنم و در مورد آنها به شخصه تحقیق کنم. همچنان مثل همیشه بسیار خوشحال خواهم شد که اگر نظری دارید با من و خوانندگان احتمالی این مطالب در میان بگذارید.